.
دلم را هیچ کس باور نداشت
هیچ کس کاری به کار من نداشت
بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ
او که خوابیده است در این گور
بودنش را هیچ کس باور نداشت
# # # # # #
ترسم آخر ز غم عشق تو دیوانه شوم
بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم
آن قدر باده بنوشم که شوم مست وخراب
نه دگر باده شناسم نه دگر جام شراب
# # # # # #
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
# # # # # #
هر گز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را
هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را
منبع :
http://hamishe-barani.blogfa.com
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
موسیقی
دوستان